Beginning Today  
Beginning today I will no longer worry about yesterday. It is in the past
and the past will never change. Only I can change by choosing to do so.

Beginning today I will no longer worry about tomorrow. Tomorrow will always
be there, waiting for me to make the most of it. But I cannot make the most
of tomorrow without first making the most of today.

Beginning today I will look in the mirror and I will see a person worthy of
my respect and admiration. This capable person looking back at me is someone
I enjoy spending time with and someone I would like to get to know better.

Beginning today I will cherish each moment of my life. I value the gift
bestowed upon me in this world and I will unselfishly share this gift with
others.

Beginning today I will take a moment to step off the beaten path and to
revel in the mysteries I encounter. I will face challenges with courage and
determination. I will overcome what barriers there may be which hinder my
quest for growth and self- improvement.

Beginning today I will take life one day at a time, one step at a time.
Discouragement will not be allowed to taint my positive self-image, my
desire to succeed or my capacity to love.

Beginning today I walk with renewed faith in human kindness. Regardless of
what has gone before. I believe there is hope for a brighter and better
future.

Beginning today I will open my mind and my heart. I will welcome new
experiences. I will meet new people. I will not expect perfection from
myself nor anyone else: perfection does not exist in an imperfect world. But
I will applaud the attempt to overcome human foibles.

Beginning today I am responsible for my own happiness and I will do things
that make me happy... admire the beautiful wonders of nature, listen to my
favorite music, pet a kitten or a puppy, soak in a bubble bath... Pleasure
can be found in the most simple of gestures.

Beginning today I will learn something new; I will try something different;
I will savor all the various flavors life has to offer. I will change what I
can and the rest I will let go. I will strive to become the best me I can
possibly be.

Beginning Today, And Everyday.

سلام
متاسفا نه ۱ سو تفاهم پیش اومده  بین من و یکی از دوستان وب لاگ نویس که من قبلا ارادت خاصی به ایشان داشتم
حالا من نمیدونم که سو تفاهم هست یا چیز دیگه
من داشتم به طور اتفاقی در اینترنت میچرخیدم
که به ۱ وب لاگ برخورد کردم که دیدم کل مطالب این دوست در ان هست بعد که به تاریخ پست این مطالب نگاه کردم دیدم مال ۱ سال پیش هست
از اون جای که خودم قربانی کپی کردن مطالب دیگران بدون ذکر منبع هستم اصلا این کار رو دوست ندارم و باهاش کاملا میجنگم
دوستانی که من رو میشناسند میدونند وب لاگ من ۱  سال بیشتر هست فعال هست ولی قبلا مطالب طنز سیاسی مینوشتم
ولی به خاطر این که به دوستی مطالب من رو کپی میکرد و کاملا سورس من رو کپی میکرد
من هم دیگه ادامه ندادم و علاوه بر پاک کردن کل ارشیوم  دیگه به نوشتن مطالب ادامه ندادم
و الان که این شعر ها و جملات رو مینویسم بخاطر این هست که نمیتونم از وب لاگم جداشم
و تصمیم گرفتم تا وقتی که فر هنگ این موضوع که نباید دزدی ادبی کرد در ایران جا بیفته هیچ مطلب طنز سیاسی ننویسم
فکر کنم مشکل ترین کار پاک کردن نوشته های باشه که من باهاشون زندگی میکردم
ولی مجبورشدم
 این تعداد بازدید کننده ها هم مربوط به اون دوره هست

حالا هم بیشتر این چیزی که منو ازار میده  این هست ۱ دوست وب لاگ نویس  زحمت بکشه و مطالبی رو  بنویسه بعد از چند وقت بیاد ببینه مطالبش در وب لاگ های دیگه هست این بد ترین چیز در دنیا هست
در کل آقا جلال من کل مطالب شما رو در هر ۳ وب لاگی که دارید در وب لاگ های دیگه پیدا کردم
خدا کنه چشمای من اشتباه دیده باشه
من برا شما الکی کامنت نزاشتم کلی گشتم و سرچ کردم و مطمن شدم بعد برا شما کامنت گذاشتم
شما گفته بودید ترجمه میکنید ولی ....
نمدونم انشاالاله اشتباه ها از من هست
اگر اشتباه از من باشه خدا منو ببخشه


در آخر :
۱ دوستی که من نمیدونم کی هست فکر میکنه من اون شعر هارو برا اون مینویسم
من این شعر هارو برا کسی ننوشتم
و فقط چون شعر های قشنگی بود من این شعر هارو اینجا قرار دادم
و  من هیچ گروه   و   شخص    و سازمان دولتی و غیر دولتی رو نه نفرین کردم نه نفرین میکنم
نه خواهم کرد چون دوست ندارم برم دربند و من اصلا دربند رو دوست ندارم
به خدا این مطالب برا کسی نمینویسم و این هارو نمینویسم که کسی بخونه
اگر انطوری پیش بره اجازه نظر دهی به کاربران را غیر فعال میکنم


با لاخره بعد از چند هفته من هم اخبار دار شدم


اخبار هفته :

- این هفته ترممون تمام شد

-ترم بعد از دوشنبه ۲۱ مارچ شروع میشه ۸:۳۰ صبح تا ۱۲:۳۰ ۱ کلاس
۱ تا ۳:۳۰  هم ۱ کلاس خدا به دادم برسه

-این هفته   هفته خوبی هست

-مهمان عزیزی داریم که چند ساعت دیگه میرسن اینجا

-


 ما در آن لحظه ای که تصمیم  میگیریم  که  بمیریم

  بسیار  توانا  هستیم.
 
(ناپلئون)

ای از عشق پاک من همیشه مست ،
من تو را آسان نیاوردم به دست
بارها این کودک احساس من ،
زیرِ باران های اشک من نشست
در دل آتش نشستن کار آسانی نبود
راه را بر اشک بستن ، کار آسانی نبود
با غروری هم قد و بالای بامِ آسمان ،
بارها در خود شکستن کار آسانی نبود
بارها این دل به جرم عاشقی ،
زیرِ سنگینی بارِ غم شکست
در به دست آوردنت بردباری ها شده
بی قراری ها شده ، شب زنده داری هاشده
در به دست آوردنت پایداری ها شده
با ظلم و جور روزگار ، سازگاری ها شده

چه کسی خواهد دید
مردنم را بی تو
گاه می‌اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس می‌گوید

آن زمان که خبر مرگ مرا میشنوی
روی خندان تو را کاشکی میدیدم
شانه بالا زدنت را بی قید
..... و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد
.................................... و تکان دادن سر....

چه کسی باور کرد
............... جنگل جان مرا
........................ آتش عشق تو خاکستر کرد؟

میتوانی تو به من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می‌بخشی

چه کسی خواهد دید
مردنم را بی تو
گاه می‌اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس می‌گوید

آن زمان که خبر مرگ مرا میشنوی
روی خندان تو را کاشکی میدیدم
شانه بالا زدنت را بی قید
..... و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد
................................... و تکان دادن سر....

چه کسی باور کرد
.............. . جنگل جان مرا
......................... آتش عشق تو خاکستر کرد؟

میتوانی تو به من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می‌بخشی

میتوانی تو به من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می‌بخشی

چه کسی باور کرد
.............. . جنگل جان مرا
......................... آتش عشق تو خاکستر کرد؟

میتوانی تو به من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می‌بخشی
***********************

الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرش
بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و ورش
الهی که روز وصال طوفان شه از سمت شمال
هیچی از اون روز نمونه بجز گلای پر پرش
قسم میخوردی با منی قسم میخوردی به خدا
خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش
من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی
بیاد الهی خبرت ، بیاد الهی خبرش
عمرت الهی کم نشه اما پر از غصه باشه
زجرهایی که به من دادی بکشی تا آخرش
الهی که یه روز خوش از تو گلوت پایین نره
رسوای عالمت کنن اون چشای در به درش
قسم میخوردی با منی قسم میخوردی به خدا
خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش
من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی
بیاد الهی خبرت ، بیاد الهی خبرش
میخام بدونم قده من عاشقته ؟ دوستت داره ؟
اینکه رها کردی منو می ارزه به دردسرش ؟
هرچی بدی کردی به من الهی اون با تو کنه
ببینی دیگری به جات رفته شده هم سفرش
الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرش
بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و ورش

سلام
چقدر خوش میگذره وقتی دنیا به کام باشه
همه چی همونجوری باشه که ادم میخواد
خلاصه خیلی شادم
جای همتون خالی

پیشگوئی علم اعداد

آیا جورج بوش همان دجال است؟
مقدمه :  اگر یادتان باشد چند شب پیش در مقدمه نوسترآداموس (3)مطلبی را عنوان کردم تحت عنوان پیشگوئی علم اعداد درباره "رئیس جمهور امریکا جرج بوش" هر چند در این وبلاک اصلا کاری با سیاست نداریم . اما خواستم دوستان را با یکی از روشهای پیشگوئی انهم در عصر جدید اشنا کنم  امیدوارم شما هم مثل من از این مطلب لذت ببرید 
اخیرا در یکی از سایت های اینترنتی و هم چنین در فاکس نیوز   خبری با این مضمون به چاپ رسیده است که: " جورج بوش دجال است! "
در این مقاله اینترنتی تلاش شده که با استناد به علم اعداد (Numberollgy) ، پیشگوئی های (نوستر اداموس ) طرفداری فرقه شیطان پرستان و ساحران از بوش ( در جریان انتخابات ) و پیشگوئی های کتاب مقدس به نوعی این نکته القا شود که ( جورج بوش ) همان دجال و یا ( آنتی کریست ) ذکر شده در کتاب مقدس است . در این مقاله در حد حوصله خوانندگان محترم نکات مهم و حائز اهمیت و جالب توجه این مقاله و اسناد , آن را یک به یک عنوان می کنیم . اما قبل از پرداختن به اسناد ، بیوگرافی خاصی را که از (George Bush)در ابتدای این مقاله ارایه شده ذکر می کنیم ، سپس به مستندات می پردازیم:

او کسی است که کوکائین مصرف می کرده و دوستانش او را به عنوان یک الکلی عیاش بدخلق می شناسند.او شکست های تجاری متعددی داشته که به کمک دوستان ثروتمندش از آنها خلاصی یافته است. وی فرماندار ایالت تگزاس بوده و در طول فرمانداری او در تگزاس بدترین اخبار از این ایالت گزارش شده است که به چند مورد آن اشاره می کنیم که؛ تگزاس دارای بالاترین آمار کودکان فقیر(2/26 درصد) در بین ایالات متحده است و( 5/24 درصد) مردم این ایالت از بیمه درمانی برخوردار نیستند.مطالعات اخیر وزارت کشاورزی در مورد ایالت تگزاس نشان می دهد که 5 درصد از خانواده های تگزاس اکثر اوقات چیزی برای خوردن پیدا نمی کنند.
این ایالت کمترین هزینه سرانه خدمات اجتماعی را نسبت به دیگر ایالت ها داراست.در پنج سال اخیر وی کلیدهای رهایی مردم تگزاس از فقر و تنگدستی را در دست داشت اما با غروری کاذب سهم طبقات ثروتمند تگزاس در پرداخت مالیات را کاهش داد و از این راه آنها را مبلغان انتخاباتی خود کرد. تگزاس بیشترین درصد بازداشت ها و زندانی ها را داراست. در تگزاس برای یک سیاه آمریکائی 6 برابر یک سفید پوست احتمال دریافت حکم اعدام وجود دارد، تا یک سفید پوست برای کشتن یک سیاه پوست.
در تگزاس برای اولین بار پس از جنگ های داخلی یک خانم (Karla faye Tucher) به مجازات اعدام محکوم شد.

و اما اسناد مورد بحث :

سند اول : « تشخیص دجال از طریق علم اعداد » :

در انجیل برای اینکه آیا شخصی دجال است و یا خیر ، راهی از طریق علم اعداد داده شده است:
1 –
انجیل می گوید این عدد 666 و مربوط به یک مرد است. روش کار به این شکل است که به هر یک از حروف لاتین از A تا Z از 1 تا 26 را اختصاص می دهند که اگر این اعداد را برای نام جورج دبلیو بوش محاسبه کنیم چنین می شود:
7 + 5+15+18+7+5
برای جورج ، 18+5+11+12+1+23برای دبلیو (Walker) و 8+19+21+2 برای بوش که جمع همه آنها می شود 177=7+7+1=15=5+1={6}که این اولین شش ماست.
دومین شش را می توان از روی تاریخ تولد وی یعنی 6 جولای 1946 به دست آورد. به این ترتیب که اگر ارقام جولای را که هفتمین ماه میلادی است به بقیه اعداد به این شکل جمع کنیم 7+6+1+9+4+6=33می شود 33=3+3={6} که دومین شش را به دست می آوریم.
سومین شش را می توان با توجه به این مطلب که هدف ابتدایی دجال غلبه بر کل جهان و تقدیم آن به شیطان است و اولین قدم در این را فرمانداری تگزاس بوده است پیدا کرد. بوش برای اولین بار در هشتم نوامبر 1994 به فرمانداری تگزاس انتخاب شد که باز هم اگر ارقام این تاریخ را با هم جمع کنیم خواهیم داشت:
1+1+8+1+9+9+4=33
33=3+3={6}
که مجددا سومین 6 را با ما می دهد.
حال اگر تاریخ ریاست جمهوری رسیدن وی را نیز در نظر بگیریم که 20 ژانویه 2001 بوده است مجددا به عدد 6 می رسیم که می توانیم آن را جایگزین سومین عدد شش مربوط به دوران فرمانداری او کنیم:
1+1+0+2+0+0+1={6}

شاید برایتان حیرت انگیز باشد که چرا پدر وی به هنگام نامگذاری او نام هربوت را قبل از کلمه (Walke) از نام وی حذف کرد؟ آیا آن راهی برای پیشکش پسرش به شیطان نبوده است؟
George= 6
حرف ، WALKER= 6 حرف ، BUSHJR ریشه آلمانی آن Busche نیز دارای شش حرف است که دوباره سه شش را تشکیل می دهد.
اگر هنوز متقاعد نشده اید باید بدانید که شانس رخداد چیزی شبیه به حالت فوق به طور اتفاقی و تصادفی 1 در 000/000/000/100 است که بیش از 16 برابر کل جمعیت بشر است. حال اگر باز هم تصور می کنید که این یک تصادف است بد نیست به این ضرب المثل و به تبع آن دومین سند دقت کنید که می گوید: « شخصی را از طرفدارانش بشناس ».

سند دوم : « حمایت گروه های شیطان پرست » :

وی در طول دوران مبارزان اولیه اش در گروههای شیطان پرست نیوهامپشایر حضور یافت و این واقعه ای بود که به طور گسترده در رسانه های خبری پوشش داده شد و این در حالی بود که یک تجمع نفرت آور از ساحره ها و جادوگران از سراسر نیواینگلند گردهم آمدند تا صعود وی به مقام ریاست جمهوری را پیش بینی کرده و جشن بگیرند.

سند سوم : « پیشگویی های نوسترآداموس » :

میشل نوستر اداموس (1566 – 1503 م ) یک پزشک و منجم فرانسوی بود که کتابی با بیش از 900 پیشگوئی درباره حوادث فرانسه و کل جهان نگاشته است. وی پیشگوئی های خود را به صورت مصراع های آهنگین نگاشته که هب دلیل برخورداری از دقت زیاد بسیار مورد توجه بوده اند. یکی از پیشگوئی ها که اخیرا در اینترنت نیز وارد شده این است که:
هزاره می آید، ماه دوزادهم، در خانه نیرومندترین قدرت و آدم سبک مغز روستایی می آید تا ادعای رهبری کند. وی سپس ادامه می دهد :
یک فرد مشکوک از سلطنت دور می شود با اینکه عده زیادی از آن حمایت می کنند و او رای عمومی را به دست می آورد اما گروهی اجازه نمی دهند که او حکمفرما شود.
این مطلب به نظر می رسد که تماما در مورد (آل گور) رقیب بوش باشد وی اضافه می کند به حکومت رسیدن بوش مصادف با آمدن ستاره دنباله داری است به نام Hale Bop. سال های 95 تا 97 : یعنی زمان شروع و آغاز مقدمات مبارزات انتخاباتی بوش و سال 97 : یعنی زمانی که از وی به عنوان نامزد ریاست جمهوری سخن به میان آمد آخرین حد روشنائی این ستاره دنباله دار بود. او در ادامه می گوید:
پس از روی کار آمدن وی قتل عام شدیدی صورت می گیرد و صدها تن به انتقام بر می خیزند و سپس کسی می اید {از طرفداران بوش } که مانند (هانی بال ) است.
هانی بال ژنرال سیاهی بود که با فیل هایش برای تسخیر روم حرکت کرد اما در نهایت شکست خورد ، در اینجا (کولین پاول ) سیاه پوست که هب طرف عراق (بابل ) حرکت می کند مورد نیاز است. قابل ذکراست که این پیش گویی ها با تفصیلات بسیاری ادامه می یابد که مجال پرداختن به همه آنها و توضیح دقیق و با جزئیات انها نیست.

سند چهارم : « پیشگوئی های انجیل » :

این پیش گویی ها بر اساس مکاشفه عجیب دانیال نبی است که تعبیر آن این چنین است:
وی ( دانیال نبی ) می گوید: در ایلام {susa سمت مشرق بابل در عراق } در پیش روی خود قوچی دو شاخ را دیدم { اشاره به صدام حسین } و شاخ های وی بلند بودند { اشاره به اینکه او چهارمین ارتش ثدرتمند جهان را داشت }. یکی از شاخ های بلندتر از دیگری بود و بعدا بلندتر شد { اشاره به نیروه های نظامی عادی و گارد جمهوری عراق دارد که بعدا شکل گرفت و به هفت لشکر تقسیم شد } این قوچ را می دیدم که به سمت شمال {کردها و ایران } و جنوب {کویت } حمله می کند. و هیچ نیروئی نمی توانست او را از این اعمالش باز دارد. او به بزرگترین قدرت در منطقه تبدیل شد. در حالی که به این قوچ می اندیشیدم. ناگهان بزی با یک شاخ از غرب آمد در حالی که تمام کره را می پیمود بدون اینکه زمین را لمس کند {اشاره به جورج دبلیو بوش و نیروی هوایی وی دارد } او به طرف قوچ دو شاخ آمد و به او با خشم زیاد حمله کرد و قوچ توانایی ایستادگی در برابر آن را نداشت. و بز پشت او را به زمین زد. بز خیلی بزرگ و برتر شد اما با وجود قدرتش شاخش شکسته بود {جورج بوش پدر به خاطر تصویب حمله هوایی آمریکا به عراق یکسال بعد ریاست جمهوری را از دست داد}. به جای شاخ قبلی وی چهار شاخ رشد کرد{ وی سه پسر و یک دختر داشت که به دلیل(لوسمی 2 ) فوت } و به جای آنها شاخ دیگری رشد کرد { اشاره به جورج دبلیو بوش } که ثروتمند بود و به طرف غرب و جنوب رفت { وی بیشتر دوران جوانی خود را در قماربازی و شراب خواری گذراند و بعدها به فرمانداری تگزاس رضایت داد و سپس به رئیس جمهوری رسید} و به طرف سرزمین زیبا { یعنی خاورمیانه } لشگر کشی کرد. او خود را برتر از همه و به عنوان رهبر گروه خود معرفی کرد {رهبر ائتلاف عدالت بی پایان } و بعد من شنیدم که فرد مقدسی به فرد مقدس دیگر می گفت: چقدر طول می کشد تا رویایی دانیال تحقق یابد. او جواب داد 2300 روز و شب و این جنگ {جنگ خاورمیانه } شش و نیم سال به طول خواهد انجامید که باعث مرگ و میر و خرابی های ناباورانه می گردد. زمانی که من در حال دیدن این رؤیا بودم و می کوشیدم آن را بفهمم پشت من کسی ایستاد که مردی بود {در انجیل پسر خدا } عیسی (ع) و به جبرئیل گفت که جبرئیل به او بگو که ای پسر ! بدان که این رویا به اخرالزمان مربوط می شود و این در حالی بود که او در نزدیکی جایی که بودم آمد و من هم از ترس به سجده افتادم

منبع : وب لاگ دوست عزیز آقا جلال

سلام  
بالاخره امروز رفتم برای پیش دانشگاهی ثبت  نام کردم
خیال راحت ولی شد ترم اول ۱ درس . ترم  دوم ۲ درس.  ترم سوم  ۳ تا درس
بدک نیست کلا ۱ سا ل و ۳ ماه  تول میکشه
ولی کلی ابروم  ر فت   موقع ثبت نام گفت ۵ تا درس نشون بده که نمرش بالای .... باشه
( تو کل ۳ سال دبیرستان)ما هم  کلی زیرو  رو  کردیم کار نامه ها  رو بالاخره ۵  تا  پیدا  کردیم 
اخه اشتهاش هم  بالا بود فقط میگفت باید ریاضی فیزیک زیست شیمی   باشه
دزس مثل د ینی عربی  ادبیات  تاریخ رو  قبول نمی کرد 
ولی با لاخره حل شد از ۲۱ مارج میرم سر کلاس 
دیگه باید حسابی درس  بخونم    
   
ولی خوبیش این هست کلا ۶ تا درس هست که ۳ تاش رو خودم انتخاب می کنم 
۳ تاش هم بستگی  به رشته ای داره که میخوام دانشگاه بخونم

خلاصه کلی خوشحالم
ا صلا میدونین چیه کلا چند وقته همه چی به کام من هست
اصلا میخوام از خوشی  پرواز کنم و اقعا تا  حالا هیچوقت تو زندگیم انقدر احساس خوشی نداشتم