سلام

من ۱ هفته ای هست که از تهران امدم شاید م ۱۰ روز  اقا خوش گذشت ها

اتفقا به پا قدم ما ۲ تا بارون باحال هم اومد.  روز اخر که خیلی خوش گذشت چون با دوستان سال سوم دبیرستان خودم بودم

از ظهر رفتم پیش دوستام . ناهار رو که مهمون این بودم :

از بچه های با معرفت و از دوستام با حال منه راستی کیک بوکسر هم هست مرام کیک بوکسی هم داره

خلاصه خیلی باحاله  راستی اسمش هم علیرضا هست

 

 

این یکی اسمش مجید هست

 در زمینه جوجه کباب درست کنی دکترا داره دانشجو هم هست  رشته تغذیه خیلی هم درس خون هست

خیلی بچه باحالی هست مخصوصا وقتی باهاش میری کوه و راهنما میشه دیگه از خنده روده بر میشی

 

 

این یکی که خدای خیلی با مرام هست اسمش اریا هست که من رو هر دفعه شرمنده کرده  خلاصه خیلی شرمندش شدم دیگه حالا بماند

اخر خنده هست  هروقت پیشش هستم اصلا ادم غم و غصه هاش یادش میره

البته عکس تکی نداشتم ازش اینو گذاشتم که دسته جمعی هست

 

اون وسطی هست دیگه البته این عکس لحظه خداحافظی تا نمیدونم کی هست

 

اینم دوستای ما  به قول بچه های خارجی ای میس یو گایز 

 اینم چند تا عکس دیگه از دوستان باحاله خودم :

اینجا دار اباد هست

 

 

همچنان دار اباد هست

 

 

این عکس هم از دار اباد گرفتم که اخرش هست دیگه کار گر های شهرداری داشتن اسفالت میکردن خیابون رو این رنو اونجا پارک بود اینا هم زحمت کشیدن دورش رو اسفالت کردن حالا زیرش معلوم نیست دیگه کی عکس باحالی هست خدا خیرشون بده

این عکس هم داراباد هست

   

 

 

 

حالا یه  عکس بدون شرح از معلم روانشناسی

هرکی غیر از لیلا بگه جریان عکس چیه جایزه دار

لیلا تو نگی ها اگر تو بگی میفهمم

البته ببخشدی کیفیت عکس پایین هست یواشکی بود دیگه دستم هم تکون خورد

به قطر کتاب توجه خاص شود 

 

 

 

دارم میرم به تهرون
د ارم میرم به تهرون