تو را گم کرده ام امروز
و
حالا لحظه های من گرفتاره سکوتی سرد و سنگینند
و
چشمانم که تا دیروز به عشقت میدرخشیدنت... نمیدانی چه غمگینند...
چراغ روشن شب بود برایم
چشمهایت
نمیدانم چه خواهد شد پر از دلشوره ام ... بیتاب و دلگیرم
کجا ماندی که من بی تو هزاران بار در هر لحظه میمیرم
دقیقا حرف دلم رو زدی
نمیدانم چه خواهد شد پر از دلشوره ام ... بیتاب و دلگیرم
وای احسان این نوشته فوق العاده ست ... ممنون ...
ببینم تو قصد آپ کردن نداری؟؟؟؟؟؟؟
سلام عزیز
عیدت مبارک داداشی
برای جریمه٬ برو تو وبم و برای هر کدوم از پستام که نظر ننوشتی نظر بده
منتظرتم . بای