.............
من از روئیدن خار
سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمیگردد
بدین بالا نشستنها
............................
این خوارج همه را غرق ریا میبینم
بر سر نیزه نه قران که خدا میبینم
.............................
گفتنی ها همه راز است ولی خواهم گفت
سر این رشته دراز است ولی خواهم گفت
من فروپاشی ارکان وفا را دیدم
خوش ندارید ولی اشک خدا را دیدم
چه چمنها که نروئیده پریشان کردند
چه خداها که فدای دو سه من نان کردند
چه لطیفان که به پیران حبش بخشیدند
چه ظریفان که به مشتی تن لش بخشیدند
همه را دیدم و بر بستر خون خوابیدم
این حکایت تو فقط میشنوی من دیدم
ادامه...
خدا نکنه تو بغض داشته باشی داداشـــــــــــــــــــــــــــــــــی
ممنون از نظرتون
سلام احسان عزیز
کم پیدا شدی عزیز
هوای طهران مثل اینکه سنگین بوده
حلول ماه رجب را تبریک عرض می کنم
منتظرت هستم
تابعد
من عکسو نمی تونم ببینم اشکال از فرستنده اس یا گیرنده ؟
به سارا : نه از گیرنده اشکال هست نه از فرستنده
نمیدونم کی رو امواجم پارازیت میاد
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم....
dar zamaani ke vafaa , ghe3 y barf be taabestaan ast...
be che kas
baayad goft
ba to Nsaanam O khosh bakht tarin ????
چی بگم ؟
از کی بگم ؟
وااااااااااای
دیگه غم یکی دو تا نیست.......