.............
من از روئیدن خار
سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمیگردد
بدین بالا نشستنها
............................
این خوارج همه را غرق ریا میبینم
بر سر نیزه نه قران که خدا میبینم
.............................
گفتنی ها همه راز است ولی خواهم گفت
سر این رشته دراز است ولی خواهم گفت
من فروپاشی ارکان وفا را دیدم
خوش ندارید ولی اشک خدا را دیدم
چه چمنها که نروئیده پریشان کردند
چه خداها که فدای دو سه من نان کردند
چه لطیفان که به پیران حبش بخشیدند
چه ظریفان که به مشتی تن لش بخشیدند
همه را دیدم و بر بستر خون خوابیدم
این حکایت تو فقط میشنوی من دیدم
ادامه...
احسان واست اسکرپ گذاشتم برو بخون الان دارم ار حرص میمیرم... یه وب لاگ دیدم... )): پست های من و کپی کرده بود بعضی از نوشته ها که خودم نوشته بودم هم گذاشته بود تو وب لاگش بعضی عکسهاش هم مال من بود که آپ لود کرده بودم دارم میسووووووووووووووووووزم در حال حاضر عحب آدمهایی پیدا میشنااااااااااااااااااااا
عجب!
من فکر کردم کلک زدم!
سلام
از حضور شما در یکرنگ متشکرم
شما به معما انیشتن پاسخ صحیح دادید
منتظر معماهای دیگر و مطالب متنوع باشید
اگر تمایل به تبادل لینک داشتید به خانه پیوند ما مراجعه کنید
احسان واست اسکرپ گذاشتم برو بخون
الان دارم ار حرص میمیرم...
یه وب لاگ دیدم... )):
پست های من و کپی کرده بود
بعضی از نوشته ها که خودم نوشته بودم هم گذاشته بود تو وب لاگش
بعضی عکسهاش هم مال من بود که آپ لود کرده بودم
دارم میسووووووووووووووووووزم در حال حاضر
عحب آدمهایی پیدا میشنااااااااااااااااااااا
چرا اپ نمیکنی؟؟؟ :)