به چه مانندکنم موی پریشان تورا
به دل تیره شب یا به یکی هاله دود
که پریشان شده وریخته برچهره ماه
به چه مانند کنم سرخی لبهای تورا
به یکی لاله شاداب که بنشسته به کوه
به شرابی که نمایان بود از جام بلور
به صفای گل سرخی که بخندد درباغ
یا به یاقوت درخشانی درنور چراغ
مرمر صاف تنت رابه چه مانند کنم
به یکی ابر سپید
یابه یک مخمل خوشرنگ نوازشگرگرم
به گل یاسی که پاشیده بر آن پرتو ماه
عشق باید باشد
تا دلی ازشادی... بال وپر باز کند
تا که مرغک بر شاخ
نغمه شور وشعف ساز کند
عشق باید باشد
تا که آواز قناری
به دلت بنشیند
تا نفسهای زمین
گرم شود
وتو انگیزه بودن باشی
و تو انگیزه کامل گشتن
عشق باید باشد
تا زمین رنگ حلاوت گیرد
عشق را با تبر رنگ و ریا
این چنین خسته و بی جان نکنید
با ریاکاری و تزویر و دروغ
خیرگی با دل انسان نکنید
کافر عشق شدن نامردیست
عشق را دست به دامان نکنید.
--------------------------------------
وبلاگ خوبی داری ؛ دوست من...
هر روز به دیدنت می آم !
سلام دوست خوب من
خوشحالم از اینکه با تو آشنا شدم
اگه دوست اری به وبلاگ من سر بزن تا با هم بیشتر آشنا بشیم
وبلاگ جالبی وداری
شعرهای خوبی از خودت در می کنی
من که خیلی خوشم ویاد
موفق باشی
سلام
خوفی؟
میگم اگه خیلی نمی دونی موی من و به چی مانند کنی حالا عیب نداره باشه دفعه بعد حساب میکنیم!
به کدامین کتاب مقدس دنیا
سوگند بخورم ؟
که از یاد عاشقان واقعی ات
نخواهی رفت .
حتی اگر تو را ...
به آخرین صفحات تاریخ
تبعید کرده باشند !!!