.............
من از روئیدن خار
سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمیگردد
بدین بالا نشستنها
............................
این خوارج همه را غرق ریا میبینم
بر سر نیزه نه قران که خدا میبینم
.............................
گفتنی ها همه راز است ولی خواهم گفت
سر این رشته دراز است ولی خواهم گفت
من فروپاشی ارکان وفا را دیدم
خوش ندارید ولی اشک خدا را دیدم
چه چمنها که نروئیده پریشان کردند
چه خداها که فدای دو سه من نان کردند
چه لطیفان که به پیران حبش بخشیدند
چه ظریفان که به مشتی تن لش بخشیدند
همه را دیدم و بر بستر خون خوابیدم
این حکایت تو فقط میشنوی من دیدم
ادامه...
سلام احسان جان ..با با چته؟ چرا اینقدر دمقی؟ بی خیال شو بابا..این حرفا چیه می زنی؟پاشو بیا کشور خودت تا حالت جا بیاد آخه پسر خا قحطه که رفتی کوالالامپور درس بخونی؟پاشو بیا تهرون یا بیا مسکو پیش خودم تا حالتو جا بیارم.
[ بدون نام ]
چهارشنبه 2 فروردینماه سال 1385 ساعت 08:31 ب.ظ
سلام، می خواستم بپرسم این آهنگ مال کیه؟ ببخشید که سوالم بی ربطه!! می شه جوابم رو به ای میل من بفرستین؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام احسان جان ..با با چته؟ چرا اینقدر دمقی؟ بی خیال شو بابا..این حرفا چیه می زنی؟پاشو بیا کشور خودت تا حالت جا بیاد آخه پسر خا قحطه که رفتی کوالالامپور درس بخونی؟پاشو بیا تهرون یا بیا مسکو پیش خودم تا حالتو جا بیارم.
سلام، می خواستم بپرسم این آهنگ مال کیه؟
ببخشید که سوالم بی ربطه!! می شه جوابم رو به ای میل من بفرستین؟