.............
من از روئیدن خار
سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمیگردد
بدین بالا نشستنها
............................
این خوارج همه را غرق ریا میبینم
بر سر نیزه نه قران که خدا میبینم
.............................
گفتنی ها همه راز است ولی خواهم گفت
سر این رشته دراز است ولی خواهم گفت
من فروپاشی ارکان وفا را دیدم
خوش ندارید ولی اشک خدا را دیدم
چه چمنها که نروئیده پریشان کردند
چه خداها که فدای دو سه من نان کردند
چه لطیفان که به پیران حبش بخشیدند
چه ظریفان که به مشتی تن لش بخشیدند
همه را دیدم و بر بستر خون خوابیدم
این حکایت تو فقط میشنوی من دیدم
ادامه...
سلام.به نظرم از سوالی که ازم پرسیدی و طرز نوشتن کلمه علی گیتور به این شکل منظوری داری ولی نفهمیدم چیه.منظورم از منظور یعنی یه جور کنایه.سوال دومت رو هم نفهمیدم.توضیح بدی ممنون میشم.اگه تونستم حتما کمک میکنم
احسان جان... اگه پرسیدم که آیا تو سوالت کنایه بود یا نه به این خاطر نبود که ناراحت شدم....به این خاطر بود که خواستم منظورت رو درست بفهمم و بتونم درست جواب بدم.وگرنه اصلا ناراحت نشدم.چیز بدی نگفتی که.... بازم بیا پیشم
خوشحالم که اولین نفرم که اومدم شعر قشنگی بود... برات آرزوی موفقیت میکنم..
سلام
خيلی ممنون از لطفت که به آشيونه بی غل و غش من سر زدی ...
رشته مديريت رشته خوبيه. اين رشته برخلاف رشته های فراوان ديگه ای که امروزه دانشجويان در اون مشغول به تحصيل هستند يک رشته فراگير با قابليت ها و آينده نگريهای زيادی همراه هست. به قول يک دانشمندی که ميگه: چرا دنيای غرب حرف اول را در دنيا می زند؟ زيرا مديران بسيار ماهر و متخصصی دارند.
مديريت يکی از ارکان مهم سياست و اقتصاد جوامع بين الملل هست و بيش از پيش اهميت و جايگاه خودشرو داره تثبيت می کنه. ارتقا کيفيت رفاه و سطح زندگی بهتر نيازمند مديريت خوب و کارانديشيهای بالقوه هست. مديريت حرف از تضمين ميزنه. مديريت حرف از پيشرفت ميزنه. مديريت حرف از آينده ميزنه. و خلاصه اينکه حقيقتا در دنيای پيشرفته و متمدن امروز حرف اولرو مديريت و رهبری ميزنه.
اين رشته هنوز جايگاه خوبی در کشور ما پيدا نکرده. اما روز به روز شاهد بالا رفتن ارزش و اهميت اين رشته در گرايشهای مختلفی از جمله بازرگاني، صنعتی، توليد، بهره وری، کنترل کيفيت، بخش خصوصی و دولتی، بيمه و سيستمهای اطلاعاتی و غيره هستيم.
اين رشته شايد در حال حاضر تو مملکت ما هنوز که هنوزه خوب جا نيفتاده و اهميت واقعی خودشرو پيدا نکرده اما در آينده ای نه چندان دور يکی از رشته های بسيار بسيار حائز اهميت کشور ما خواهد شد. من اينو قول ميدم که رشته ها و گرايشهای مختلف مديريت در آينده کشور ما نقش به سزايی داشته باشه و متضمن ارتقا و پيشرفت مملکت باشه. از بابت شغل هم نگران نباش. شغلهای زياد با حقوقای زياد. آمارهای مديريتی رو که خوب مطالعه کنی متوجه حرفهای من ميشی. البته توکل به خدا هم خيلی مهمه. با اين وجود اگه علاقه مند به اين رشته هستی، هيچ شک و ترديدی به دلت راه نده و وارد اين رشته مهم شو که اميدوارم شاهد روزی باشيم که يکی از مديران بزرگ و سازنده کشورمون در مراتب بالای اقتصادی و سياسی شما باشيد. اين رويا نيست و دست يافتن به اين حقيقت اگر چه سخت و مشکل هست اما دور از انتظار و غير ممکن نيست.
من لينک شمارو تو وبلاگم گذاشتم اگه مايل بودی باهم تبادل لينک می کنيم.
با آرزوی موفقيتهای روزافزون
سلام.به نظرم از سوالی که ازم پرسیدی و طرز نوشتن کلمه علی گیتور به این شکل منظوری داری ولی نفهمیدم چیه.منظورم از منظور یعنی یه جور کنایه.سوال دومت رو هم نفهمیدم.توضیح بدی ممنون میشم.اگه تونستم حتما کمک میکنم
احسان جان... اگه پرسیدم که آیا تو سوالت کنایه بود یا نه به این خاطر نبود که ناراحت شدم....به این خاطر بود که خواستم منظورت رو درست بفهمم و بتونم درست جواب بدم.وگرنه اصلا ناراحت نشدم.چیز بدی نگفتی که.... بازم بیا پیشم
الهی خدا دلشو بسوزونه